زمان تقریبی مطالعه: 6 دقیقه
 

دعوت به دین با برهان





در حیات طیّبه انسانی برهان استوارترین روش در اندیشیدن است.


۱ - دعوت انسان



ازاین‌رو قرآن کریم پیامبر اسلام را موظّف می‌کند تا در مسیر دعوت انسانها به دین خدا در رأس همه راههای ممکن و قابل دفاع از برهان استفاده کند: «اُدعُ اِلی سَبیلِ رَبِّکَ بِالحِکمَةِ والمَوعِظَةِ الحَسَنَةِ وجدِلهُم بِالَّتی هِیَ اَحسَنُ».

۲ - راههای دعوت



در این آیه شریفه برای دعوت به دین خدا ، سه راه مطرح گردیده تا درخور استعداد افراد و بر حسب نیاز از آن‌ها استفاده شود: حکمت ، موعظه حسنه و جدال احسن .

۲.۱ - تعاریف


حکمت، دست یافتن به حق از راه علم و عقل ، موعظه، تذکّر دادن به کار خیر در اموری که قلب در آن‌ها رقت می‌یابد و جدال، برابری کردن با دیگران بر اساس برتری‌جویی و غلبه است. از تأمّل در این معانی چنین برمی‌آید که حکمت حجّتی است که بدون تردید ، سستی و ابهام انسان را به حق نایل می‌کند و موعظه بیانی است که دل را نرم می‌سازد و جدال حجتی است که با تکیه بر مسلمات برای سست کردن مبانی خصم به کار می‌رود، بنابراین حکمت و موعظه و جدل مطرح در آیه به ترتیب بر برهان، خطابه و جدل مصطلح در منطق منطبق می‌شود، جز آن‌که خداوند موعظه را به «حسنه» و جدال را به «احسن» مقیّد ساخته است.

۳ - دین حجّت و برهان



حکمت به امور دیگری نیز تفسیر شده
[۳] کاشف، ج‌۴، ص‌۵۶۴‌.
[۴] مواهب علیّة، ج‌۲، ص۴۰۳.
[۵] تقریب القرآن الی الاذهان، ج‌۱۴، ص‌۱۶۸.
که برخی از این تفسیرها با تفسیر حکمت به برهان قابل جمع است. برخی آیه یاد شده را هم‌افق با آیه ۱۰۸ سوره یوسف : «قُل هذِهِ سَبیلی اَدعوا اِلَی اللّهِ عَلی بَصیرَة اَنا ومَنِ اتَّبَعَنی» دانسته و افزوده‌اند: اینکه خداوند در این آیه به پیامبر فرمان می‌دهد تا بگوید راه من این است که با بصیرت کامل مردم را به خداوند فرا می‌خوانم، اشاره به این نکته است که دین اسلام دین حجّت و برهان است و هرگز نمی‌خواهد مردم ندانسته به آن بگروند. این دین نظام هستی را با همه اتقان و استحکام فرا روی عقلها می‌نهد تا در آن بیندیشند و بدین وسیله به صحت دعویهایش یقین کنند.

۴ - طلب برهان



قرآن کریم نه تنها خود برهان است و به پیامبر فرمان می‌دهد تا در رأس شیوه‌های تبلیغی خویش از برهان استفاده کند، بلکه در مواضع گوناگون و به مناسبتهای مختلف از دیگر مدّعیان برهان می‌طلبد و توقّع بیجای قبول هر ادّعایی گرچه بی‌برهان باشد را مردود می‌داند، ازاین‌رو در برابر ادعای کسانی که بهشت را ویژه یهودیان و مسیحیان می‌دانند:«و قالوا لَن یَدخُلَ الجَنَّةَ اِلاّ مَن کانَ هودًا اَو نَصری تِلکَ‌اَمانِیُّهُم قُل هاتوا بُرهنَکُم اِن کُنتُم صدِقین»

۵ - برهان تمانع



یا در برابر کسانی که غیر خدا را پرستش می‌کنند پس از اشاره به برهان تمانع : «لَو‌کانَ فیهِما ءالِهَةٌ اِلاَّ اللّهُ لَفَسَدَتا» به پیامبر می‌فرماید: به اینان بگو: اگر درباره ادّعای خویش برهانی دارید بیاورید: «اَمِ اتَّخَذوا مِن دونِهِ ءالِهَةً قُل هاتوا بُرهنَکُم...» و نیز پس از آن‌که خود از راه نشانه‌ها و آیات روشن، براهینی محکم بر حقّانیت و استحقاق و لزوم پرستش خدای یکتا اقامه می‌کند از پیامبر می‌خواهد تا به مشرکان بگوید: اگر شما نیز راست می‌گویید برهان خود را بیاورید: «اَءِلهٌ مَعَ اللّهِ قُل هاتوا بُرهنَکُم اِن کُنتُم صدِقین».

۵.۱ - مدعیان دروغین


افزون بر طلب برهان در دنیا ، در آخرت نیز خداوند از مدعیان دروغین و مشرک برهان طلب کرده و از آن‌ها می‌خواهد بر دعویهای باطل خود در دنیا، برهان بیاورند، آنگاه آن‌ها رسوا گشته، می‌فهمند که حق با خدا و رسولان اوست و همه بافته‌های آنان نابود خواهد شد: «و نَزَعنا مِن کُلِّ اُمَّة شَهیدًا فَقُلنا هاتوا بُرهنَکُم فَعَلِموا اَنَّ الحَقَّ لِلّهِ وضَلَّ عَنهُم ما کانوا یَفتَرون».

۶ - منطق اسلام



منطق برهان‌طلبی اسلام از محتوای قویّ و غنیّ آن حکایت می‌کند، زیرا سعی دارد با مخالفان خود نیز برخوردی منطقی داشته باشد. چگونه ممکن است از دیگران برهان مطالبه کند و خود به آن بی‌اعتنا باشد؟!

۶.۱ - رشد خرافات بی‌پایه


آیات قرآن مجید سرشار از استدلهای منطقی و براهین علمی در سطوح مختلف برای مسائل گوناگون است و این درست برخلاف چیزی است که مسیحیت تحریف یافته امروز بر آن تأکید می‌کند و مذهب را تنها کار «دل» دانسته، « عقل » را از آن بیگانه معرفی می‌کند، و حتّی تضادّهای عقلی (همچون توحید در تثلیث ) را در مذهب می‌پذیرد و به همین سبب به انواع خرافات اجازه ورود به مذهب می‌دهد، در حالی که اگر مذهب از عقل و استدلال تهی شود هیچ دلیلی بر حقّانیت آن نیست و آن مذهب و ضدّ آن یکسان خواهد بود. عظمت این برنامه اسلامی (تکیه بر برهان و دعوت مخالفان به استدلال منطقی) هنگامی آشکارتر می‌شود که توجّه کنیم اسلام از محیطی آشکار شد که بیشترین محتوای فکری محیط را خرافات بی‌پایه و مسائل غیر منطقی تشکیل‌می‌داد.

۷ - فهرست منابع



الاشارات والتنبیهات؛ انوار درخشان در تفسیر قرآن؛ البرهان فی تفسیر القرآن؛ البلدالامین والدرع الحصین؛ بیان السعادة فی مقامات العباده؛ التبیان فی تفسیر القرآن؛ التحقیق فی کلمات القرآن الکریم؛ تفسیر‌البصائر؛ تفسیر جامع؛ تفسیر شریف لاهیجی؛ تفسیر الصافی؛ تفسیر غریب القرآن الکریم؛ التفسیر الکاشف؛ تفسیر مخزن العرفان فی علوم القرآن؛ تفسیر المراغی؛ تفسیر منهج الصادقین؛ تفسیر نمونه؛ تقریب القرآن الی الاذهان؛ الجامع لاحکام القرآن، قرطبی؛ دائرة‌الفرائد در فرهنگ قرآن؛ دانشنامه جهان اسلام؛ الدرالمنثور فی التفسیر بالمأثور؛ روض الجنان و روح‌الجنان؛ الشفاء (منطق)؛ کشف الحقایق عن نکت الآیات والدقایق؛ لسان العرب؛ لغت‌نامه؛ مجمع‌البیان فی تفسیر القرآن؛ مفردات الفاظ القرآن؛ منتهی الارب فی لغة العرب؛ المیزان فی تفسیر القرآن؛ مواهب‌علیّه (تفسیر حسینی)؛ النجاة فی الحکمة المنطقیه والطبیعة والالهیه.

۸ - پانویس


 
۱. نحل/سوره۱۶، آیه۱۲۵.    
۲. طباطبایی، محمدحسین، المیزان فی تفسیر القرآن، ج‌۱۲، ص‌۳۷۲.    
۳. کاشف، ج‌۴، ص‌۵۶۴‌.
۴. مواهب علیّة، ج‌۲، ص۴۰۳.
۵. تقریب القرآن الی الاذهان، ج‌۱۴، ص‌۱۶۸.
۶. یوسف/سوره۱۲، آیه۱۰۸.    
۷. مراغی، احمد مصطفی، تفسیر المراغی، ج‌۱۳، ص‌۵۲‌.    
۸. بقره/سوره۲، آیه۱۱۱.    
۹. انبیاء/سوره۲۱، آیه۲۲.    
۱۰. انبیاء/سوره۲۱، آیه۲۴.    
۱۱. نمل/سوره۲۷، آیه۶۴.    
۱۲. قصص/سوره۲۸، آیه۷۵.    
۱۳. مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، ج‌۱۵، ص‌۵۲۳‌.    


۹ - منبع



دائرة‌المعارف قرآن کریم، مقاله برهان.    


رده‌های این صفحه : تبلیغات دینی | دعوت | فرهنگ و اجتماع




آخرین نظرات
کلیه حقوق این تارنما متعلق به فرا دانشنامه ویکی بین است.